یکشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۱
درس‌های سیره سیاسی و اجتماعی امام رضا(ع) برای جامعه امروز /بنیان‌گذاری تمدن اسلامی در ایران

حجت‌الاسلام والمسلمین اشکوری گفت: سیره امام هشتم (ع) نشان می‌دهد که ایشان در برابر سیاست‌های عباسیان تسلیم نشدند، بلکه با تدبیر و حکمت، امامت الهی را تبیین و فرهنگ صراط مستقیم را در جامعه گسترش دادند و این درس مهمی برای جامعه امروز است.

خبرگزاری حوزه/ امام رضا (علیه السلام) در دوره بحران مشروعیت خلافت عباسیان با پذیرش مشروط ولایتعهدی مأمون تسلیم نشدند، بلکه از فرصت برای تبیین امامت به نص الهی استفاده کردند. ایشان با حفظ جان شیعیان، مبارزه‌ای فرهنگی را آغاز کردند و اسلام ناب را از حجاز به ایرانِ دارای پیشینه تمدنی منتقل کردند. این حرکت، آغاز جریان «اسلام تمدن‌ساز» بود که بعدها به تحولات بزرگی چون انقلاب اسلامی انجامید.

از این رو خبرنگار خبرگزاری حوزه به سراغ حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالمجید اشکوری استاد حوزه علمیه قم رفت تا به بررسی ابعاد اجتماعی و سیاسی شخصیت و سیره امام رضا (علیه السلام) بپردازد.

درس‌های سیره سیاسی و اجتماعی امام رضا(ع) برای جامعه امروز /بنیان‌گذاری تمدن اسلامی در ایران

حوزه ـ شخصیت اجتماعی و سیاسی امام رضا (ع) را چگونه توصیف و تبیین می‌کنید؟

ما برای ارزیابی وجود و شخصیت مقدس حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، ابتدا باید به شرایط زمانه‌ی آن حضرت به‌صورت مختصر بپردازیم. یکی از نکات مهم درباره شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره آن است که از زمان شهادت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حتی پیش از آن، یعنی از هنگامی که عثمان به‌واسطه‌ی شورش کشته شد، شکاف و تفرقه‌ای در جامعه اسلامی پدید آمد که در منابع تاریخی از آن با عنوان «عام‌التفرقه» یاد می‌شود. از همان زمان جامعه اسلامی دچار انشعاب و درگیری‌های گوناگون شد و به‌تدریج نظم اجتماعی خود را از دست داد.

مهم‌ترین مسئله‌ای که در این میان بروز کرد، بحران مشروعیت در عرصه خلافت بود؛ یعنی این‌که خلافت بر چه مبنایی حقانیت پیدا می‌کند. این بحران در دوران خلفای عباسی شدت بیشتری یافت، زیرا بنی‌عباس که با شعار مقابله با بنی‌امیه به قدرت رسیده بودند، خلافت موروثی امویان را ساقط کرده و خود همان روش را در پیش گرفتند. بنابراین، آنان نیز ناگزیر شدند برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خویش، نظریه‌ای بسازند که خلافتشان را توجیه کند.

این وضعیت در زمان مأمون به اوج رسید، چراکه او برای رسیدن به خلافت، برادر خود، امین را کشت. در واقع همان اختلافی که از زمان عثمان آغاز شده بود ــ اختلافی که در آن صحابه در برابر یکدیگر و تابعین در برابر تابعین قرار گرفتند و منجر به حوادثی همچون خلافت امیرالمؤمنین، جنگ جمل و صفین شد ــ همچنان ادامه یافت و تا دوران بنی‌عباس امتداد پیدا کرد. حتی پس از تثبیت قدرت بنی‌عباس در زمان هارون‌الرشید نیز این اختلاف فروکش نکرد و پس از او دوباره میان مأمون و امین شعله‌ور شد و مأمون برای کسب خلافت، امین را از میان برداشت.

در چنین فضایی، بحران مشروعیت خلافت بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجیه بود. آنچه رخ داد، این بود که امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام) از این فرصت بهره بردند و مبنای تفکر شیعه را ــ که امامت را منصبی الهی می‌داند ــ تقویت کردند. هجرت آن حضرت از مدینه به خراسان و حضورشان در مرو، بستری شد تا مأمون با انواع حیله‌ها تلاش کند خلافت خود را حق بنی‌هاشم و در نتیجه مشروع جلوه دهد. اما امام رضا (علیه‌السلام) در همین موقعیت، مبنای حقیقی مشروعیت، یعنی امامت به نص الهی را مطرح کردند. نمونه روشن آن، حدیث مشهور «سلسلة‌الذهب» است. حضرت همچنین در فرصت‌های دیگر، این حقیقت را برای جامعه تبیین فرمودند که امامت امری الهی است.

نکته دیگری که باید در کنار این مسئله به آن توجه شود این است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آغاز بعثت، پیام اسلام را به مردمی عرضه کردند که سابقه تمدنی چندانی نداشتند؛ مردمی که در سرزمین حجاز می‌زیستند و تجربه‌ای از تمدن‌سازی در کارنامه خود نداشتند. این در حالی است که وقتی اسلام وارد ایران شد، با قرائت «خلافت» معرفی گردید، نه «امامت». از زمان خلافت عمر، اسلام با رویکرد خلافتی به ایران رسید و به ایرانیان گفته شد «اسلام یعنی این».

اقدام مهم امام رضا (علیه‌السلام) در دوره‌ای که از نظر علمی جایگاهی رفیع داشتند، این بود که اسلام ناب را از فضای حجاز به سرزمینی آوردند که پیشینه تمدنی غنی داشت. از همان زمان، پایه‌گذاری جریان «اسلام ناب» و «اسلام تمدن‌ساز» در ایران آغاز شد، زیرا ایرانیان که خود تجربه تمدن داشتند، به‌خوبی توانستند پیام تمدن‌ساز اسلام و رسول اکرم (ص) را دریابند و در مسیر تحقق آن گام بردارند.

این مسیر به ایجاد تمدنی منجر شد که توانست جامعه بشری را نجات دهد. فرهنگی که امام رضا (ع) در ایران گسترش دادند، همان فرهنگ تمدن‌ساز اسلامی بود؛ فرهنگی که قرآن از آن به «صراط مستقیم» تعبیر کرده است: «إِنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ». این فرهنگ توان ایجاد تمدنی را دارد که جامعه بشری را نجات دهد.

حرکت امام رضا (علیه‌السلام) در حقیقت گسترش فرهنگ تمدن‌ساز در جامعه‌ای بود که سابقه تمدنی داشت، یعنی ایران. از همین‌جا بود که پایه‌ریزی و شکل‌گیری این جریان آغاز شد و تحولات بعدی نیز در همین مسیر پی گرفته شد. به همین دلیل، امروز همه ما بر سر سفره امام رضا (علیه‌السلام) نشسته‌ایم و انقلاب اسلامی نیز ثمره و محصول همان حرکت تمدن‌ساز امام رضا (علیه‌السلام) است.

آیا پذیرش ولایتعهدی مأمون به معنای تسلیم شدن امام رضا (ع) در برابر سیاست‌ها و خواسته‌های حکومت‌های ستمگر و زورگو است؟

خیر؛ این‌طور نیست. باید توجه داشت که امام متناسب با شرایط زمانی و مکانی، رهبری جامعه‌ای را که می‌خواست اسلام ناب را پیاده کند، هدایت می‌کرد. مأمون وقتی ولایتعهدی را مطرح کرد در شرایطی خاص قرار داشت. او می‌خواست چنین وانمود کند که خلافت حق بنی‌عباس است. بنی‌عباس برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خود دو پایه اصلی داشتند:

۱. بنی‌امیه از زمان معاویه خلافت را در خاندان خود موروثی کرده بودند و این روند تا بنی‌مروان ادامه یافت.
۲. بنی‌عباس نیز بر این اساس سوار شدند، اما برای اثبات حقانیت خود، به قاعده‌ای جاهلی استناد کردند؛ قاعده‌ای که می‌گفت اگر کسی عمو داشته باشد و فرزندانش پسر نباشند و فقط دختر داشته باشد، پس از مرگ او ارث به دختر نمی‌رسد و به عموی زنده منتقل می‌شود. بنی‌عباس ادعا می‌کردند که چون پیامبر (ص) پسر نداشت و عباس ـ عموی پیامبر ـ زنده بود، خلافت باید به او و در نتیجه به نسل او منتقل شود. به همین دلیل، به امامان «ابن‌رسول‌الله» نمی‌گفتند، بلکه «ابن‌عم» می‌خواندند و می‌گفتند شما فرزندان علی هستید نه فرزندان پیامبر.

امام رضا (ع) ضمن آنکه جان شیعیان را حفظ کردند، مبارزه‌ای فرهنگی با این نظریه آغاز نمودند. مأمون با دعوت از امام به مرو، می‌خواست چنین القا کند که خلافت از آن بنی‌عباس است، اما حالا چون امام عالم‌ترین فرد است، آن را به ایشان واگذار می‌کند تا خلافت مشروع جلوه کند، اما امام رضا (ع) با این حرکت مأمون مقابله کردند. ایشان فرمودند: اگر خلافت از آن توست، نمی‌توانی آن را به دیگری واگذار کنی؛ و اگر از آن تو نیست، چیزی که مال تو نیست را چگونه می‌خواهی به دیگری ببخشی؟ به همین دلیل، خلافت را نپذیرفتند.

در مورد ولایتعهدی نیز، حضرت ابتدا نپذیرفتند، اما وقتی مأمون با فشار سیاسی و تهدید مستقیم یا غیرمستقیم به شهادت، ایشان را تحت فشار گذاشت، امام فرمودند: ولایتعهدی را می‌پذیرم، به شرط آنکه هیچ دخالتی در حکومت نداشته باشم. مأمون که چاره‌ای جز رضایت به این شرط نداشت، همین مقدار را پذیرفت تا به‌تدریج آن را دستاویزی برای مشروعیت حکومت خود قرار دهد.

با این حال، امام رضا (ع) از همان موقعیت استفاده کردند تا نظریه‌ی «امامت به نص الهی» را در جامعه مطرح کنند و برتری و افضلیت امامت را در برابر خلافت نشان دهند. این روند فرهنگی و روشنگرانه چنان تأثیری داشت که مأمون سرانجام چاره‌ای جز شهادت دادن امام ندید.

درس‌هایی که جامعه امروز باید از سیره امام هشتم (ع) در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی بهره‌برداری کند، چیست؟

مهم‌ترین درسی که از سیره امام رضا (ع) می‌گیریم این است که ما فرهنگی به نام «فرهنگ صراط مستقیم» داریم؛ فرهنگی که می‌تواند تمدنی نجات‌بخش ایجاد کند. حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) این پیام را به جامعه می‌دهند که بر اساس آیه‌ی شریفه‌ی «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»، انسان باید دعوت خدا و رسول را اجابت کند؛ چراکه این دعوت، مایه‌ی حیات حقیقی، سعادت و دوری از شقاوت است.

فرهنگ صراط مستقیم بر «ولایت» استوار است؛ یعنی پذیرش سلسله‌مراتب ربوبیت و ولایت الهی. این فرهنگ اصول و ضوابطی دارد که جامعه باید خود را با آن هماهنگ سازد. اگر جامعه با این فرهنگ تطبیق پیدا کند، به نجات و سعادت می‌رسد.

از سوی دیگر، چون در پایان صفر هستیم، این جمله بسیار معنا دارد که: «إنَّ الحُسَین مِصباحُ الهُدی و سفینةُ النّجاة». امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است. هرکس همراهی کند با اسلام ناب و فرهنگ صراط مستقیم ــ که مجموعه‌ای از اصول، باورها، ارزش‌ها، آداب و سنت‌هاست ــ جامعه‌اش سالم خواهد شد و رفتار آن جامعه، حکیمانه می‌گردد.

وقتی جامعه بر اساس حکمت رفتار کند، روابط و مناسبات آن نیز بر پایه‌ی حکمت تنظیم می‌شود. چنین جامعه‌ای به‌سوی تمدنی حرکت می‌کند که «تمدن حکیمانه» است؛ تمدنی که سلامت اجتماعی را به ارمغان می‌آورد و بشریت را از شقاوت جدا کرده و به سعادت می‌رساند. بنابراین، هر جامعه‌ای که با فرهنگ صراط مستقیم اتصال یابد، مسیر هدایت و رستگاری را خواهد پیمود.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha